
چه زمانی می گوییم تدلیس در ازدواج صورت گرفته است
- calendar_month 1400/12/10
- comment بدون نظر
- person مولودزاده
- nest_clock_farsight_analog 3 دقیقه
- visibility 338 مشاهده
تدلیس به مفهوم عملی است كه زن يا مرد يا شخص سومی انجام داده و موجب فريب در موضوع ازدواج شود كه مطابق قانون جرم محسوب شده و فريب دهنده به مجازات خواهد رسيد. عقد نكاح دائم يا به وسيله طلاق و يا فسخ نكاح منحل می شود.
گاهي يكي از طرفين بيماري داشته كه در زمان عقد آن را مخفي داشته و يا وجود صفتي كه مورد نظر طرف مقابل بوده در خود وانمود نمايد خواه اين مانور به صورت عمل باشد خواه به صورت نوشته يا لفظ، نظير ارائه گواهي جعلي صحت مزاج كه اين هم حق فسخ براي طرف فريب خورده مي آورد و آثار و پيامدهاي حقوقي ويژه اي دارد كه با عنوان ” تخلف از شرط صفت ” در قانون مدني مطرح است. تدلیس جرم محسوب شده و در قانون براي آن مجازات هم در نظر گرفته شده است.
مواردي كه فريب در ازدواج محسوب شده و باعث ايجاد حق فسخ مي شود:
اگر هر يك از عيوب ذيل حين عقد در مرد بوده و زن از آن بي خبر بوده است:
1 – جنون / ديوانگي
2 – خصاء / بيماري جنسي
3 – عنن / بیماری جنسی به شرط اينكه ولو يكبار عمل زناشويي را انجام نداده باشد
4 – مقطوع بودن آلت تناسلي به اندازه اي كه قادر به عمل زناشويي نباشد
اگر هر يك از عيوب ذيل حين عقد در زن بوده ولي مرد از آن بي خبر بوده است:
1 – جنون / ديوانگي
2 – قرن / بيماري جنسي
3- جذام / بيماري پوستي
4- برص / بيماري پوستي
5 – افضاء / بيماري جنسي
6 – زمين گيري
7 – نابينائي از هر دو چشم
هر گاه در يكي از طرفين صفت خاصي شرط شده و بعد از عقد معلوم شود كه طرف مذكور آن وصف را نداشته براي طرف مقابل حق فسخ خواهد بود خواه وصف مذكور در عقد به صراحت بيان شده يا عقد متبايناً بر آن واقع شده باشد.
شرط كردن صفت به صورت هاي زيرمحقق مي شود:
- بيان صفت به صراحت در ضمن عقد، ذكر شود. مثلاً وكيل زوجه مي گويد: ” موكل خود خانم ….. را به عقد ازدواج آقاي دكتر…. با مهريه…. درآوردم. “
- مشخص شدن دختر يا پسر، قبل از عقد به صفتي خاص كه عقد هم مبتني بر آن صفت واقع گردد، مانند آن كه دختر و پسر قبل از عقد براي يكديگر نامه بنويسند و پسر در انتهاي نامه با عنوان دكتر … امضا نمايد، يا در صحبتهاي قبل از عقد، دختر يا پسر خود را به دروغ داراي اوصاف خاصي معرفي كنند.
- در مورد صفت هيچ گفتگويي نميشود، ولي بر حسب عرف و عادت عقد بر وجود وصف خاصي نسبت به دو طرف منعقد ميگردد؛ مثلاً اگر پسر يا دختر مطلبي در مورد بيماري خود نگويند، قضاوت عرف بر آن است كه لزوماً سالم هستند و داراي بيماري خاص و مهمي نیست.